مربی اومد به طرف سهیل که کنار زمین، کنار بقیهی بچهها نشسته بود
-میتونی بری تو زمین؟
-نه آقای مربی، کفش ندارم، پاره شده
با اشاره به بقیهی بچههای روی نیمکت
-کفش هیچکدوم از اینا بهت نمیخوره؟
-نه، کفش علی بهم میخوره که تو دروازهست، تو زمینه
مربی یک کم فکر کرد، بعد رو به به دروازه ذخیره کرد
-رضا پاشو برو جاتو با علی عوض کن، برو تو زمین
رضا پاشود و به کمک داور اشاره کرد، کمک داور پرچمش رو بالا برد و داور اجازهی تعویض رو داد،
تعویض انجام شد، علی اومد بیرون، سریع اومد سمت نیمکت، کفشش رو در آورد و داد به سهیل، سهیل کفشها رو پوشید و به کمک داور اشاره کرد تا پرچمش رو به نشانه اعلام تعویض بالا ببره.
عجب مربي كاداني!
پاسخحذفعجب تيمي!
راستي به مربيتون پيشنهاد بده از اول بازي رضا رو تو دروازه نذاره، چون اگه رضا مصدوم بشه، اول بايد سهيل رو تعويض كنه تا كفشش رو با علي عوض كنه و بعد علي رو با رضا تعويض كنه، در اين حين، سهيل كه از تعويض زودهنگامش راضي نيست دست به حركت غير ورزشي ميزنه و از داور كارت ميگيره و اخراج ميشه، مربي هم كه به نظر داور اعتراض داره، به دستور داور بايد از جايگاه تماشاچيا بازي رو ببينه، نتيجه اين شد كه به خاطر يك لنگه كفش، دو تعويض رو از دست داديد، يك بازيكن اخراج شد و در حاليكه يك گل عقبيد، كلي وقت هم تلف كرديد و مربي هم ديگه نداريد.
تازه با استناد به Butterfly effect يا اثر پروانه اي، مسوليت هرگونه سونامي يا گردباد در چند روز آينده در سواحل نيوزيلند هم به عهده تيم شماخواهد بود.
خود دانيد.
به امیر:
پاسخحذفمتشکر از تذکر به هنگامتون.
به مربیتون بگو از محمد عط. مربی برجسته فوتبال یه مشورتی بخواد.
پاسخحذفحتما نتیجه میگیرین
هنوز کفش به شما بدبختا ندادن
پاسخحذفبمیرین با این همه امکانات
اصلاح ميكنم: عجب مربي كارداني!
پاسخحذفخبر خوش:
پاسخحذفدیشب تجهیزات رو دادن. البته بدون کفش.
ایشالا فردا یه پست واسه ی این قضیه می ذارم.