اين كار رو با توجه به كاري كه وبلاگ معرفي كتاب انجام مي ده، انجام مي دم. بنظرم كار ارزشمنديه، گرچه من وقت زيادي براي خواندن كتاب ها ندارم و در اوقات بيكاري و به مرور كتابي رو مي خونم و در موردش، اينجا مي نويسم. گرچه اين كار، يعني نوشتن، به كتاب محدود نمي مونه و كارهاي ديگه نظير تماشاي فيلم يا سريال رو هم اينجا قرار مي دم:
كتاب اول:
سال انتشار 1361
تعداد صفحات :330 صفحه
نشر معين
كتاب قصه زندگي خانواده اي در روزهاي ابتداي جنگ تو اهوازه. زاويه روايتش اول شخص و از ديد يكي از اعضاي خانواده روايت مي شه. قصه از روزهاي قبل از 30 شهريور 59 شروع مي شه و تا دو، سه ماه بعد از آغاز جنگ ادامه پيدا مي كنه و به مرور اوضاع و احوال مردم و شهر اهواز در اين مدت مي پردازه. داستان درمورد مردم و رفتارهاشون بعد از شروع اين بحرانه و بيان مي كنه كه جنگ چه جوري زندگي مردم رو دستخوش تغيير كرده.
نحوه روايت قصه بسيار قشنگه طوريكه در عين معرفي بيش از 20 شخصيت در اول داستان، آدم اونها رو گم نمي كنه و گيج نمي شه.
در ضمن بايد توجه داشته باشيم كه اين داستان درسال 61 نوشته شده و داشتن همچين نگاهي اونهم در اوايل جنگ خيلي جالبه.
داستان به صورت كامل تو اهواز مي گذره و حتي به جبهه يا صحنه نبرد هم وارد نمي شه در عين اينكه وقايع جنگ رو در همون روزهاي اول به صورت كامل نقل مي كنه.
احمد محمود اين كتاب رو با توجه به سفري كه در ابتداي جنگ براي پيدا كردن برادرش كه در جنگ شهيد شده، به جنوب داشته، نوشته.
به همه كساني كه طرفدار خوندن رمان هستن، اين كتاب رو پيشنهاد مي كنم.