-حمزه، شیء گرایی یعنی چی؟
-یعنی به جای تعریف متغییر، یه شیء تعریف میکنی و متغییرهای مربوط به اون رو بهش نسبت میدی. مثلاً آدم یک شیءِ که تعداد موهای سر، یه متغییر از اونه.
-البته حمزه جان یادت نره که Valueِ(مقدار) این متغییر برای شما صفره.
با گفتن این حرف صدای خندهی حسین اتاق رو پر کرد. حمزه که بهش برخورده بود ادامه داد.
-از تو و حسام بهترم که مقدارِ متغییر طول دماغتون Nanِ(بینهایت).
صدای خندهی حسین بیشتر شد. من ادامه دادم:
-حسین نخند، تو هم بهتر از بقیه نیستی، متغییر دماغ واسه تو یه متغییر مختلطه، با اون دماغ کجِت.
حساب همه صاف شده بود، پس همه با هم شروع کردیم به خندیدن. ادامه دادم:
-البته، فراموش نشه که متغییر قد برای محسن مقداری بین صفر و یک تعریف میشه.
صدای خنده به خاطر یادکردن از محسن در حالی که حضور نداشت، زیادتر شد.