۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

خاک من


نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد*** نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد ***گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریزو پی در پی دمِ خود برگلویم سخت بفشارد***وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را

۸ نظر:

  1. چه خوب شد اینو گذاشتین کلی دنبالش گشته بودم

    پاسخحذف
  2. به حجت:
    پس سریعتر بمیر، من قول می دم با خاکت همین کار رو بکنم

    پاسخحذف
  3. بدبخت ترسیدی به سوفیا هم بگی بمیر؟ تو زن بگیری چی میشی!

    پاسخحذف
  4. به حجت:
    بیا بابا کشتی خودتو: خواهش دارم

    پاسخحذف
  5. گفتم بگو بمیر! تو میگی خواهش دارم؟

    پاسخحذف
  6. به حجت:
    چی؟ الو...صدات نمیاد....الو....الو....صدات قطع شده...الو....

    پاسخحذف

علاوه بر نوشتن نظر خود، می توانید نظرتان را بوسیله سه گزینه ی عالی، جالب و افتضاح که در انتهای متن آمده است، بیان کنید.