۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

خاک من


نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد*** نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد ***گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریزو پی در پی دمِ خود برگلویم سخت بفشارد***وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را