۱۳۸۹ دی ۲۵, شنبه

آخرین وسوسه‌ی من


در تموم این مدتی که از خدا عمر گرفتم، به زور، تنها چیزی که، در واقع یکی از تنها چیزهایی که، در واقع قوی‌ترین وسوسه‌ای که برام وجود داشته، فوتبال بوده. هیچوقت نتونستم در مقابل این وسوسه مقاومت کنم. البته وسوسه‌های دیگه‌ای هم هستن که مقاومت در برابر اون‌ها کار سختیه و بین همه‌ی آدم‌ها عمومیت داره.
ایندفعه برعکس دفعه‌های قبل که خود ابلیس میومد، بابک شیطون شد. تو سلف من رو دید و گفت: "پس کجایی؟ می‌خواستی بیای تمرین. چرا نمیای پس؟"
-والا دوست دارم بیام، فرصت نمیشه
-ول کن بابا درسو، پاشو بیا
-حالا ببینم چی میشه؟ راستی تمرین کی‌ها هست؟
-هر روز 12 تا 2.... فردا منتظریم
همین وسوسه کافی بود تا فردا صبح شال و کلاه کنم و ساک رو بردارم و برم دانشگاه تا ظهر برم سر تمرین. از همون اول هم رو دور شانس بودم، چون نگرانیم این بود که نتونم پا به پای بچه‌هایی که 40 روزی هست تمرین می‌کنن بدوم که خدا خواست و برف اومد و تمرینات رفت تو سالن و فعلاً هم تا آب شدن برف‌ها و باز شدن یخ چمن دانشگاه تمرین تو سالنه.
تا اطلاع ثانوی کار ما تمرین‌ست در پست دفاع و تایپ‌ست برای جلسه‌ی دفاع.
-----------
عنوان متن برداشته شده از فیلم The Last Temptation of Christ

۵ نظر:

  1. تو رو خدا فردا قبله اینکه وسوسه شی برو این مدرکه ما رو بگیر ، بعدش هر چه قد دلت خواست وسوسه شو ، اصلا درسو بزار کنار برو فوتبالیست شو . والا بابا تا ما دفاع کردیم همه دارن دفاع می کنن
    اصلا خرو سگی شده ارشد، تو نگیری بیشتر کلاس داره، بگئ سیاسی بودی اخراجت کردن والا!!

    پاسخحذف
  2. اعوذ بالله من الشیطان رجیم.... فوت فوت فوت

    پاسخحذف
  3. ببین این Theme که گذاشتی خیلی محشره فقط نمی شه هیچی رو خوند

    پاسخحذف
  4. به Maanta:
    theme رو سعی می کتم عوض کنم، شما هم عینکت رو عوض کن.
    چرا فوت؟

    پاسخحذف
  5. به حسام:
    که خرو سگی شده ها؟
    حالا وقتی مدرکت رو گرفتم اونوقت نفرستادم می فهمی.

    پاسخحذف

علاوه بر نوشتن نظر خود، می توانید نظرتان را بوسیله سه گزینه ی عالی، جالب و افتضاح که در انتهای متن آمده است، بیان کنید.