خستگی دلیلیست برای ننوشتن.
نوشتن مرهمیست بر درد خستگی.
اعصاب خطخطی انگیزهیست برای ننوشتن.
سردرد و گرفتاری دلیلیست برای کمبود وقت.
کمبود وقت بهانهیست برای ننوشتن.
.پیدا کنید پرتقال فروش را....
.
.
دچار روزمرّگی شدهام، به شدّت. چرا و چگونه....نمیدانم....آنقدر میدانم که به دستان پرقدرتش گرفتارم، آنچنان که از هدف اصلی تشکیل این وبلاگ، یعنی فرار از روزمرگی، واماندهام....دستانش را بر دهانم گذارده که صدای "هَلْ مِنْ ناصِرَمْ" را کسی نشنود، گرچه اگر هم اینچنین نمیکرد، یا کسی صدایم را نمیشنید، یا اگر میشنید از دستش کاری برنمیآمد.
اینجا تنها جاییست که نتوانسته از من بگیرد.پس فریاد میزنم:
"هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنیِ"
انا ناصر انصرك، هرچند وضع خودم هم بهتر از تو نيست ولي لااقل لبيك كه ميتونم بگم.
پاسخحذفلبیکت بی فایده است برادر.
پاسخحذفگر توانی سنگی از پیش رویم بردار.
صادق جون دو رکعت نماز مستحبی بخون و هدیه کن به امام زمان(عج)...
پاسخحذفایمان داشته باش که جواب میده
از روزمرگی در میایی...
یا علی
به محمد:
پاسخحذفچشم، اگه جواب می ده ده رکعت می خونم، خوبه.
بخوان ما را
پاسخحذفمنم پروردکارت
خالقت از ذره ای ناچیز
صدایم کن مرا
آموزگار قادر خود را
قلم را علم را من هدیه ات کردم
بخوان ما را منم معشوق زیبایت
منم نزدک تر از تو به تو
اینک صدایم کن
بخوان ما را
بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضویی کن
خجالت می کشی از من
بگو،جز من ،کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان اغوش من باز است
برای درک اغوشم
شروع کن ،بک قدم با تو
تمام گام های مانده اش ،با من
به ناشناس:
پاسخحذفمی خوانم، اما یا من خوندن بلد نیستم و غلط می خونم یا اون یادش میره جواب بده!!!!!!!!!!
یا هیچ کدوم یا اولیش!!!
پاسخحذفشیشه های عینکتون رو تمیز کنید شاید درست شد.
به ناشناس:
پاسخحذفچشم تمیز می کنم امیدوارم که خوندنم خوب بشه!!!!
چضم ها را باید شست جور دیگر باید دید
پاسخحذفآفتابی لب درگاه شماست که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد...
پاسخحذفباشه بابا بد نبود، همینجور ادامه بده
پاسخحذفخستگی و کمبود وقت و اعصاب خط خطی رو بهونه نکن
پاسخحذفآپ کن
به ناشناس:
پاسخحذفسمعاً و طاعتاً