۱۳۸۹ خرداد ۱۱, سه‌شنبه

125


با عجله وارد بانک شدم. داشتم به سرعت به سمت یکی از باجه‌ها می‌رفتم که ماکت یک آقای مهربون با خنده‌ی ملیحی بر لب که جلوی در اصلی بانک نصب شده بود، جلومو گرفت. با دیدنش، بدون اینکه نوشته‌ی تابلویی که دستش بود رو بخونم، به یاد سیستم نوبت‌دهی افتادم.
سریع پیچیدم به چپ، سمت دستگاه نوبت‌دهی. دکمه‌ی اول که روش نوشته بود، دریافت نوبت رو زدم. چند لحظه‌ای طول کشید، نصفه‌ی یه کاغذ از دستگاه بیرون اومد. کاغذ رو کشیدم بیرون و شماره رو خوندم.
-125. هه.....آتش‌نشانی.....
یهو یه صدایی اومد، شماره 125 به باجه‌ی 10.

۷ نظر:

  1. اميدوارم با اين شماره ها فقط تو صف بانك برخورد كني و مجبور نشي يه موقع اين دكمه ها رو فشار بدي. 115 هم شاملش ميشه.

    پاسخحذف
  2. به سانتا:
    سلام. ممنون که سر زدین. نگران نباشید، از اون ها هم نصیبم شده

    پاسخحذف
  3. عزیزان و گرامیان،
    شاید تقصیرمن بود که اسم پست رو 125 گذاشتم، اما منظوزم بیشتر از اینکه شماره ی 125 باشه، خلوت بودن بانک بود که شاید شما دراین مورد مبتلابه نبودید تا بدونید که انجام کار با این سرعت تو بانک چه حالی می ده!!!!!!1

    پاسخحذف
  4. به امیر:
    با این شماره ها که نه، اما اگه شانس منه یکی با 110 تماس می گسره تا منو ببرن.

    پاسخحذف
  5. اتفاقا منم امروز بانك بودم و همون آقا خندونه رو ديدم.بانك ملي نرفته بودي احيانا"؟
    موفق باشي.

    پاسخحذف
  6. به كتايون:
    چرا اتفاقاً بانک ملی بود.
    می خوای شماره حساب بدم اگه خواستی پول واسم حواله کنی.

    پاسخحذف

علاوه بر نوشتن نظر خود، می توانید نظرتان را بوسیله سه گزینه ی عالی، جالب و افتضاح که در انتهای متن آمده است، بیان کنید.