مدتها بود که وقتی از در کیوسکهای روزنامه فروشی رد میشدم، هیچ رقبتی برای خرید هیچ کدوم از مجلات یا روزنامههای منتشره نداشتم. دلیل خاصی نداشت اما خوب به نظرم یا مجلات ما زردن، با عکسهای درشت و بزرگ از بازیگران تازه به دوران رسیده و کلمات قصارشون نظیر"من ازدواج نمیکنم" یا "معیارهای ازدواج...." یا "با خواستگارم چطور رفتار کردم"، یا اینکه مجلات خوبمون اینقدر گرونن که با هزار و ششصد هفتصد تومنی که همیشه تو جیب من هست نمیشه خریدشون.
اما تازگی که داشتم از جلوی یکی از این کیوسکها رد میشدم، مجلهای دیدم که به نظرم هم جالب اومد و هم اینکه با وضعیت جیب من سازگار بود. البته دفعه بعد شد دو تا مجله. جالب اینکه هر دوتاش از گروه مجلات همشهریه. مجله همشهریداستان و 24.
اولی، همونجور که از اسمش پیداست، روی موضوع داستان متمرکز شده و به بررسی اون میپردازه اما دومی یه مجله سینماییه و اسمش از این واقعیت گرفته شده که با عبور 24 تصویر پشتسرهم از جلوی چشم انسان، چشم قادر به تشخیص اونها نیست و تصویر متحرک شکل میگیره.
هر دو مجله عالین و کار خودشون رو به درستی و کامل انجام میدن. نکته جالب اینکه خط مشی کلی حاکم بر هر دو یکیه، به این صورت که در هر دو به معرفی آثار روز (در اولی داستان و در دومی فیلم) ایران و دنیا، بررسی دو اثر جریان ساز (باز هم در اولی داستان و در دومی فیلم) در ایران و دنیا، مصاحبه با یکی از اهل فن(این بار هم در اولی داستان و در دومی فیلم) و در نهایت به بررسی یک ژانر خاص در(ایضاً در اولی داستان و در دومی فیلم) میپردازن. صفحات هردو رنگی و قطع اولی جیبی و دومی از این بزرگاس. یکی از اصلیترین نکات در مورد این مجلات قیمت اونهاست که داستان 1000 تومن و 24، 1500 تومن هستن، و برای من به دو دلیل خیلی مناسبن:
اول اینکه من سالها(حدود 7 سال) دنیایتصویر میخوندم و حالا دنیایتصویر شده 2500 تومان و فلوس لا موجود.
دوم اینکه با توجه به مقدار پول همیشگی موجود در جیب من(هزار و ششصد، هفتصد تومن) در هر دفعه که از خونه میرم بیرون میتونم یکیشون رو بخرم و با بقیه پول به خونه برگردم.
و آخرین نکته جالب در مورد این مجلات، فعالیت همزمان روزنامهنگار مورد علاقه من یعنی سیدعلیمیرفتاح در هر دو مجلهست که با نوشتههای زیباش و با طنز خاص خودش به این مجلهها حال و هوای دیگهای میده(ارادت داریم آقای میرفتاح).
راستی یادم رفت از سردبیر 24 بنویسم که حسین معززینیاست. من معززی رو از دنیایتصویر و مجلات متعددی که گاه و بیگاه میخریدم، میشناسم. منتقد خوبیه. در ضمن 24 از اون مجلههاست که میشه مطالبش رو خوند و زیادی بالای دیپلم صحبت نمیکنه.
درسته که این مجلات متعلق به بخش دولتی هستن(شهرداری تهران) اما باز هم جای شکرش باقیه که یه بخش از بخش دولتی، به فکر کار در زمینه فرهنگ هم افتاده. اگه دنبال مجله خوب واسه خوندن میگردین، حتماً این دو مجله رو در نظر داشته باشین. البته گروه مجلات همشهری مجلات دیگری هم داره که تا حالا فقط تن این دو تا به تن ما خورده اما دو تا مجله دیگشون رو هم دیدم که فکر کنم قابلیت سرمایهگذاری دارن: همشهریخردنامه و همشهریسرزمینمن.
همشهري را اگر فاكتور دولتش را كنار بگذاريم مي توان يك تجربه كننده ي عرصه هاي جديد مطبوعاتي در ايران دانست . كاش در مورد موسيقي هم چيزي رو مي كرد
پاسخحذف