۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

ترکی

همه اهل خونه دور هم نشسته بودن. همه مشغول صحبت. مادربزرگ به زبون ترکی حرف می‌زد و پدر و مادر همراهیش می‌کردن. از فارسی حرف زدن بچه‌ها و در خواستشون از پدر برای ترجمه حرف‌های مادربزرگ مشخص بود که هیچ‌کدومشون ترکی بلد نیستن.
صحبت‌ها به درازا کشید. پسر بزرگ که خسته شده بود، روی زمین یله شد و دست راستش رو تکیه‌گاهِ سرش کرد، روی زمین.
مادربزرگ بالشت کنار دستش رو به سمت نوه‌اش دراز کرد و گفت:((دایان ))
بچه‌ها چیزی نفهمیدن، پسر بزرگ گفت:((بابا، یعنی چی؟ مادربزرگ چی گفت؟))
پسر کوچیک پیش‌دستی کرد و گفت:((گفت دایال؛ یعنی شماره‌َت رو بگیر)).
 دایان در زبان ترکی به معنی تکیه دادن است.