۱۳۸۸ دی ۳۰, چهارشنبه

محاکمه در بیابان


اول از همه بگم که: اگه نظر من رو می‌خواید، پولتون رو دور نریزید و این فیلم(محاکمه در خیابان) رو نبینید. اگه فکر می‌کنید کیمیایی یه چیزی مثل قیصر یا گوزن‌ها ساخته، سخت در اشتباهید. گرچه ممکن طرفداران سرسخت کیمیایی هنوز فیلم‌هاش رو دوست داشته باشن اما من فکر می‌کنم که اون کیمیایی دیگه تموم شد، اصلاً بعضی وقتا فکر می‌کنم که عوضش کردن.
اگه از بازی‌ها و دیالوگ‌های بد فیلم بگذریم، بدترین نکته فیلم، که آدم فکر می‌کنه کارگردان تماشاچی رو اُسکُل فرض کرده، اینکه توی فیلم یه راننده داره دور میدون فردوسی دور میزنه بعد از یه دور چرخیدن می‌بینی طرف تو میدون ولی‌عصرِ، یه دور دیگه میدون فردوسی، یه دور دیگه ولی‌عصر، یه دور دیگه فردوسی. بعدش میره سمت فرودگاه امام، یهو می‌بینی از خیابون کریم‌خان داره میره سمت هفت‌تیر، بعد یهو میره تو جلال آل‌احمد، بعد یهو همت بعد هم اتوبان تهران-قم. بعد طبق حوادثی برمی‌گردن بالاشهر، یهو یکی به اون یکی میگه بزن کنار، این گفتار همان و رفتن تو بیابون همان و تازه اینجاست که محاکمه شروع میشه، وسط بیابون نه وسط خیابون. در واقع آقای کیمیایی داره میگه که وسط تهرون زمین بایر و خالی زیاده.
خلاصه، اگه می‌خواید پولتون رو دور بریزید، برید سینما و فیلم محاکمه در خیابان رو ببینید.
پوستر فیلم هم که بالا دارید می‌بینیدش، تقلید ناشیانه‌ای است از پوستر فیلم Gamer.