۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

روزی پر از کارهای مفید


صبح تا ظهر و ظهر تا بعدازظهر به بطالت گذشت. صبحونه با چایی، ناهار، چایی، قُل قُلی. مَمَّد هم اومد پیشمون. ناهار رو با اون زدیم.
حول و حوشِ ساعت 5 بعدازظهر، مصطفی زنگ زد که، یه کتاب می خوام، برو برام بِخَر!!!!!!
با مَمَّد راهیِ انقلاب شدیم. با مترو، بعدشم با بِرت(بهش BRT و یا اتوبوس های چَپ دَرِ زَن جلو هم می گن). رسیدیم انقلاب. کتاب رو که گیر نیاوردیم، سه شنبه هم که نبود بریم سینما، خواستیم یه چند تا کتاب رمان هم بخریم که فلوس موجود نبود و خدا رو شکر بی خیال شدیم. زنگ زدیم به مصطفی و اظهار عذرخواهی که کتاب نبود. گفت:"کتاب و ولش کن، تهران چه خبر؟"
گفتم:"هیچی....فقط پُر مأموره".
یهو برگشت گفت:"نگیرنت....شما ضد انقلابید".
بیا، حالا همه انقلابین، ما ضدانقلاب.
نکته جالب و قابل اعتنا در انقلاب، مانور و نمایش قدرت نیروی انتظامی بود. هی با این ماشینای سیاه و شاستی بلند،  می رفتن و میومدن. آژیر می کشیدن و ملّت رو می ترسوندن. یکی نیست بگه، اون موقع که موقعِشه که فقط عرضه کتک خوردن دارید، خیلی هم عرضه به خرج می دید، با ماشین از روی مردم رد می شید، یا به قول آقای رادان "با مردم تصادف می کنید".
دیدیم کار خاصی که نکردیم، بیایم یه دو تا شعار بدیم!!!!!.... .
گفتم:" مَمَّد، اگه دستم رو بلند کنم بگم، مرگ بر ، چی میشه؟ کتکمون می زَنَن؟".
گفت:" خوب تا اومد بزنه، می گیم، مرگ بر آمریکا".
گفتم:"می ترسم، تا بگم، مرگ بر، باتوم بیاد تو سرم و نوبت به آمریکاش نرسه".
تو همین حال و اوضاع و موقع رد شدن از وسط میدون بودیم، که مَمَّد گفت:"ریدیم به ترافیک، دقت کردی؟"
گفتم:"دقت به چی؟ ریدن یا ترافیک؟".
چیزی نگفت، از خیابون رد شدیم و رفتیم، اون طرف، جاتون خالی، گشنمون بود، رفتیم یه آش شله قلم کار زدیم، تو آشییِ نیکو صفت.
تموم شد و زدیم بیرون، گفتم:" مَمَّد، دستت درد نکنه".
فهمید منظورم چیه، گفت:"گه خوردی...".
گفتم:"یَحتَمِل ما الآن آش نخوردیم؟ چرا گه؟".
گفت:"همینطوری...مرامی، چون خیلی وقت بود ندیده بودمت".
پایان روز هم هنوز فرا نرسیده، اما بعید می دونم کار خاص و مفیدی بکنم،.البته جای شکرش باقیه که امروز مثل دیروز، از رو دنده شانس بلند نشدم، وگرنه الآن به جای نوشتن این متن، یا همراه مَمَّد داشتم کتک می خوردم یا به رابطه با ضدانقلاب و انگلیس و آمریکا اعتراف می کردم.
از بکار بردن واژه های نامأنوس عذرخواهی می کنم.